چشم انداز مبهم (Fuzzy Vision):
افراد در فضای چشم انداز و ماموریت سازمانی تنفس نمی کنند؛ فقدان همترازی استراتژیک؛ افراد نمی دانند که سازمان به کجا می رود و هدف آن چیست؟
فقدان مهارت های رهبری (Lack of Leadership Skills):
ترس از تغییر؛ فقدان روحیه کارآفرینی؛ سبک رهبری بی بندوبار یا آمرانه؛ مدیریت جزء نگر؛ برنامه های ضعیف بهبود مدیریت
فرهنگ غیر مشوق (Discouraging Culture):
فقدان ارزش های مشترک؛ فقدان اعتماد؛ فرهنگ سرزنش؛ تمرکز بر مسائل نه فرصت ها؛ عدم تحمل شکست ها؛ عدم اعتماد افراد به رهبران و سیستم ها
بوروکراسی حاد (High Bureaucracy):
ساختارهای سازمانی با لایه های زیاد؛ دیوارهای بلند بین لایه های مدیریتی؛ تصمیم گیری کند؛ پایش نزدیک افراد؛ موانع زیاد برای تفکر خلاق
فقدان ابتکارات (Lack of Initiative):
انگیزش و ترغیب ضعیف؛ افراد احساس نمی کنند نقش آنها تعیین کننده است؛ مدیریت به طور اثربخش در امور سازمانی درگیر نمی شود؛ کار افراد تدافعی است (فقط کار خود را انجام می دهند نه بیشتر) نه خلاقانه؛
ارتباطات عمودی ضعیف (Poor Vertical Communication):
افراد ادراکی از تصویر کلی ندارند و احساس نمی کنند که سهم آنها مهم است؛ عدم اطمینان زیاد؛ افراد نمی دانند مدیران ارشد به چه فکر می کنند و برنامه ریزی می کنند.
همکاری بین وظیفه ای ضعیف (Poor Cross-functional Collaboration):
جهان بینی وظیفه ای؛ فقدان روحیه همکاری بین وظیفه ای؛ فقدان مدیریت سازمان محور؛ فقدان تیم های بین وظیفه ای؛ فقدان کمیته های مدیریتی بین وظیفه ای.
کار تیمی ضعیف (Poor Teamwork):
عدم تعهد سازمانی به فرهنگ تیمی؛ فقدان اهداف باارزش مشترک؛ رهبران تیمی ضعیف؛ وجود افرادی که تمایل به کار تیمی ندارند؛ تیم های خیلی بزرگ؛ فقدان پاداش های مشترک
مدیریت دانش و مدیریت ایده های ضعیف (Poor Idea and Knowledge Management):
عدم حمایت از گرده افشانی ایده ها؛ فقدان راهبردها و سیستم های مدیریت ایده ها و مدیریت دانش؛ گرایش ” همه آن را می دانند“؛ سندروم ” بهبود کارساز نیست“