انواع الگوبرداری برمبنای اینکه چه چیزهایی باهم مقایسه شوند :
مقایسه براساس عملکرد :
در این نوع از الگوبرداری ، سازمانها و صنایع معیارهای عملکرد را با هم مقایسه میکنند ؛ به عنوان مثال یک سازمان در زمینه معیارهای مالی و یا معیارهای عملیاتی خود را با سازمان پیشرو مقایسه میکند . مقایسه براساس فرایندهای کاری : در این مدل روشها و فرایندهای کاری سازمانها با یکدیگر مقایسه میشوند ؛ به عنوان مثال یک سازمان فرایندهای لازم برای تولید یک محصول خاص را با فرایندهای سازمان پیشرو مقایسه میکند.
مقایسه راهبردی :
در این مدل استراتژی سازمانها با یکدیگر مقایسه میشوند ؛
به عنوان مثال استراتژی فروش سازمانها ، استراتژی خرید سازمانها ، استراتژی تولید و مواردی ازیندست با یکدیگر مقایسه شده و بهترین سازمان از جهت اتخاذ استراتژی مربوطه مورد مقایسه قرار می گیرد انواع الگوبرداری برمبنای اینکه چه افرادی با هم مقایسه شوند :
الگوبرداری داخلی:
کاربرد این مدل از الگوبرداری معمولا در شرکتها و سازمانهای بزرگ است ؛ از آنجا که یک سازمان بزرگ از زیرمجموعههای زیادی تشکیل شده است در این حالت یک بخش یا یک صنعت با بخش یا صنعت دیگر از زیرمجموعه اصلی یا مادر مقایسه میشود و به واقع مقایسه داخلی بین بخشهـــای مختلف یک سازمان بزرگ انجام می پذیرد ؛ به عنوان مثال میتوان به شعبههای مختلف IBM در کشورهـــای متعدد اشاره کرد .
الگوبرداری رقابتی :
در این حالت محصولات مشابـه از دو شرکت رقیب مورد مقایسه قرار می گیرند . الگوبرداری رقابتی به واقع تعمیم تجزیهوتحلیل رقیب و بخشی از فعالیتهای تجزیهوتحلیل رقیب بشمار میرود ؛ در این حالت بجای تمرکز بر روی عملکرد متوسط صنعت خود ، روی بهترین رقیب تمرکز کرده و او به عنوان بهترین الگو درنظر گرفته میشود .
الگوبرداری کارکردی :
در این حالت بحث روی مقایسه کارکردهای مختلف است ؛ به عنوان نمونه فعالیت توزیع یک شرکت با فعالیت توزیع شرکت دیگر مقایسه میشود . در این حالت الزامی وجود ندارد که تولیدات دو شرکت حتما یکسان باشند .
الگوبرداری ژنریک :
در این حالت حد و مرزی برای الگوبرداری وجود ندارد ؛ الگوبرداری ژنریک یک حالت ساختگی و تصنعی است . در اینجا با ساخت یک مدل فرضی بهترین الگوبرداری صورت میگیرد و تمرکز بر روی فرایندهای کاری ممتاز و عالی است ؛ این نوع الگوگیری بسیار موثر ولی درعینحال دشوار است .
گام های استفاده از ابزار برنامهریزی (Planning):
براساس تجارب ، برنامهریزی مهمترین فاز فرایند الگوگیری است ؛ اقدامات لازم در این مرحله به این صورت خلاصه میشود :
1- انتخاب فرایندی که بر اساس استراتژی شرکت باید الگوپذیر شود
2- تشکیل تیم الگوبرداری .
3- درک و مستندسازی فرایندی که الگوپذیر میشود
4- ایجاد معیارهای اندازهگیری عملکرد فرایند (کیفیت ، زمان ، هزینه)
جستجو و بررسیSearching) ) :شناسایی شرکتها و سازمانهای پیشرو ،جستجو برای بهترین فرایند و جستجو برای پیداکردن سازمانهایی که عملکرد بهتری دارند در این مرحله صورت میپذیرد. اقدامات لازم در این مرحله نیز به این صورت خلاصه میشود:
1- طراحی فهرستی از معیارهایی که یک شرکت الگو باید داشته باشد
2- جستجوی شرکای الگوده مستعد و بالقوه
3- مقایسه نامزدها و انتخاب بهترین شریک مناسب برای الگوگیری از آن
4- برقراری تماس با شریک انتخابی و بدست آوردن پذیرش برای شریک شدن در بررسی .
مشاهده Observing)) در این مرحله هدف اصلی شناخت حاصل کردن و مطالعه فرایندهای سازمان پیشرو است که قطعا نیاز به جمعآوری اطلاعات دارد ؛ اطلاعات موردنظر میتوانند در سه سطح جمعآوری شوند : شناسایی سطح عملکرد سازمان پیشرو ، شناخت روش کار و شناخت عوامل ایجادکننده و محرک جهت عملکرد بهتر .
اقدامات لازم در این مرحله عبارنتد از :
1- تشخیص نیازهای اطلاعاتی
2- انتخاب روش یا وسیله برای جمعآوری اطلاعات و دادهها
3- مشاهده و بسط
تجزیه و تحلیل (Analysis)هدف اصلی در این فاز تعیین تفاوت و شکاف بین سطح عملکرد موجود و عملکرد مطلوب است. در این مرحله میبایستی علل ریشه ای این اختلاف شناسایی شده و عوامل آن مورد بررسی دقیق قرار گیرند.
روش انجام کار بدین صورت است :
1- مرتبسازی و جمعآوری دادهها و اطلاعات
2- کنترل کیفیت اطلاعات و دادهها
3- نرمالسازی دادهها
4- تشخیص فاصله و شکاف در عملکرد
5- تشخیص علل فاصله عملکرد
تطبیق (Adapting)بدان معنا که سیاستی که بر اساس آن عمل الگوبرداری انجام شده است میبایستی موردپذیرش قرار گیرد ؛ هدف اصلی از این کار ایجاد تحول و بهبود است . بنابراین اطلاعات به دست آمده و روشهای اجرایی جهت تحقق اهداف میبایست مورد توافق و پذیرش کل سازمان باشد . برای این امر میبایست نظر دیگران جلب شده و آنها متقاعد شوند ؛ پس از آن میبایست طرح اجرایی را تهیه و سپس آن را پیادهسازی کرد . قطعا میبایست بر میزان پیشرفت نظارت دقیق داشت تا اهداف موردنظر محقق شوند . روند فوق به چرخه الگوبرداری نیز معروف است.
روش انجام کار عبارت است از:
1- اطلاع دادن یافته های مرحله تحلیل و فراهم کردن زمینه پذیرش آنها
2- ایجاد اهداف عملیاتی برای بهبودها
3- طراحی یک برنامه اجرا برای بهبودها
4- اجرای برنامه بهبود
5- نمایش پیشرفت کار
6- اتمام بررسی با یک گزارش نهایی و بررسی از طریق بازخورد .
کاربردها
بر این اساس الگوبرداری (Benchmarking) روشی سیستماتیک است که سازمانها بوسیله آن میتوانند فعالیتهای خود را بر اساس بهترین صنعت یا سازمان اندازهگیری و اصلاح کنند ؛ این روش با فراهمسازی چارچوبی برای سازمانها که بوسیله آن فعالیتهای بهترین سازمان مشخص گردید
مزایا
مزایای بنچ مارک به شرح زیر می باشد : الگوبرداری به سازمان کمک میکند تا دیدگاهی منتقدانه نسبت به فرآیندهای خویش داشته و آنرا توسعه دهد. الگوبرداری، یک فرآیند فعال یادگیری وآموختن را در شرکت ایجاد کرده و ارتقا میدهد. در خلال فرآیند الگوبرداری، سازمان میتواند منابعی برای بهبود پیدا کند و همچنین میتواند روشهای تازه ای برای انجام کارها، حتی در خارج از سازمان وتشکیلات خود بیابد. در خلال الگوبرداری، استانداردهایی برای اندازهگیری عملکرد و وضعیت فرآیندهای سازمان ایجاد میشود. سازمان را به تغییر در جهت بهبود تحریک می کند. موجب تعامل میان سازمانهای یادگیرنده و یاددهنده میگردد.
معایب
معایب این مدل به شرح زیر است : این فرآیند، اغلب بسیار زمانبر، هزینهبر و منسجم است که برای موفقیت آن باید تلاش زیادی انجام داد.
در بیشتر مواقع؛ افراد پس از «الگوبرداری» به این نتیجه میرسند که الگوی مورد نظر کلا متفاوت از آنها است و یا اینکه حساسیتهای رقابتی مانع از ورود جریان آزاد اطلاعاتی میشوند.
این فرآیند درصورتی موثر خواهد بود که پیوسته و با دقت و کیفیت کامل انجام شود ( هم الگو را درست انتخاب کرد و هم بدنبال بهبود مستمر بود) اگر الگو بدرستی انتخاب نشود، درواقع موارد نادرست، بهدرستی در سازمان پیادهسازی خواهدشد.
جهت هماهنگی جلسات مشاوره ، کوچینگ و آموزش با شماره 09224383903 تماس حاصل فرمایید.
دیدگاه ها و سوالات خود را در قسمت نظرات درج نمایید.
نویسنده :
|
تاریخ :
|
بازدید : ۱۹۶
|